یکی از پیچیدهترین دشوارترین دعاوی ملکی که نیازمند وکیل ملکی متخصص و با تجربه میباشد، دعوی اثبات مالکیت است. در این دعوی شخص خواهان، در مورد ملک مورد ادعا سند رسمی ندارد. حال ممکن است ملک سند داشته باشد ولی به نام شخص دیگری باشد و یا به طور کلی برای زمین یا ملک مورد نظر تاکنون سند صادر نشده باشد. وجود ادله در طرح دعوی اثبات مالکیت بسیار مهم است. بسیاری از افراد به دلیل ناآگاهی و یا عدم دفاع درست در دادگاه از گرفتن حق خود باز میمانند. در این مقاله، قصد داریم در مورد دعوی اثبات مالکیت، ادله و نحوه طرح آن بیشتر صحبت کنیم.
خط پاسخگویی وکلای پاسارگاد : ۲۶۷۶۱۷۵۰ – ۰۲۱ (۲۰ خط ویژه)
اختلاف حقوقدانان در مورد دعوی اثبات مالک
مطابق با ماده 22 و 47 قانون ثبت، چنانچه ملکی دارای سند رسمی باشد، قانون فردی را که سند رسمی به نام اوست به عنوان مالک اصلی میشناسد. مگر آن که براساس ادله جدید و متقن، مالکیت این فرد دچار خدشه شود. در مورد طرح دعوی اثبات مالکیت برای ملکی که دارای سند رسمی است، نظرات موافق و مخالف بسیاری وجود دارد. مخالفان بر این باورند، که وقتی ملکی دارای سند رسمی، پس دارای مالکیت است و اگر شخصی ادعای مالکیت بر روی آن را دارد، باید از طریق دعاوی دیگر نظیر ابطال سند و یا الزام به تنظیم سند رسمی اقدام نماید. اما در مورد اراضی و املاکی که سند رسمی ندارند، همه حقوقدانان درباره طرح دعوی اثبات مالکیت با یکدیگر اتفاق نظر دارند.
راه های اثبات مالکیت
دعوی اثبات مالکیت معمولا به یکی از دلایل زیر مطرح میگردد:
- بین دو یا چند نفر شخص حقیقی و یا حقوقی در مورد مالکیت یک ملک یا زمین اختلاف وجود دارد.
- زمین دارای سند نبوده و یک فرد حقیقی و حقوقی ادعای مالکیت بر روی آن دارد و خواهان ثبت قانونی و رسمی این مالکیت است.
برای اثبات مالکیت در مورد یک ملک راههای مختلفی وجود دارد که عبارتند از:
- سند رسمی: سندی است که مطابق با قانون ثبت و طی تشریفات قانونی نظیر استعلامات قانونی، تعیین پلاک ثبتی، تهیه طرح کاداستر و …، به ثبت رسیده باشد.
- سند عادی سندی است که بین افراد تنظیم گردیده و به صورت قانونی در جایی به ثبت نرسیده است. به لحاظ اعتباری، سند رسمی معتبر است. اما موارد زیادی دیده شده است که سند عادی موجب ابطال سند رسمی گردیده است.
تصرف در حکم مالکیت: چنانچه ملک یا مالی دارای متصرف باشد، یعنی در ید شخصی باشد و معارض نداشته باشد، دلیل بر مالک بودن شخص متصرف است. بسیاری از اراضی به صورت نسل در نسل در اختیار یک خانواده است. این زمینها چنانچه معارضی از قبیل منابع طبیعی، زمین شهری و … نداشته باشند و علاوه بر این شخص دیگری بر اساس اسناد رسمی و عادی مدعی مالکیت آنها نباشد، متعلف به متصرفین است و میتوانند برای آن درخواست سند رسمی نمایند.
سلام. ملکی توسط هبهنامه تایپشده در یک برگه، توسط فرزندان به مادر، به صورت بلاعوض هبه شده(بدون شهود) و فرزندان امضا و انگشت زدن و تایپی نوشته شده که مادر قبول قبض کرده و زیرش امضا و اثرانگشت زده. الان یکی از فرزندان(یکی از واهبها) فوت کرده. طبق ماده ۴۸ قانون ثبت، هبهنامه هم باید ثبت بشه اما همونطور که گفتم، یکی از فرزندان فوت کرده الان. از طرفی طبق ماده ۸۰۳ قانون مدنی، هبه به مادر حتی توسط وراث فرزندی که واهب بوده، امکان پذیر نیست.
سوالی که دارم اینه: آیا مادر میتونه به استناد همین برگه تایپی که توش ملک بهش هبه شده و ثبت رسمی نشده، ملک هبه شده که خونش هست و توش ساکنه رو طی یک مبایعه نامه بنگاهی، به شخص دیگری بفروشه یا منع قانونی داره؟
درود
در رویه قضایی اصولا این رسید دارای اعتبار می باشد با اینکه ممکن است گاهی مطابق ماده ۴۸ قانون ثبت اختلافی هم بین قضات ایجاد شود و ارای معارضی هم صادر شود ،اما با توجه به ماده 10 و 803 قانون مدنی با لحاظ اینکه بین واهب و متهب ایجاب و قبول انجام شده و قبض مال صورت گرفته به نظر عقد صحیح است
و پدر میتواند طی یک دادخواست حقوقی به طرفیت وراث فرزند مرحوم خود و سا یر واهبین ( فرزندان خود ) با موضوع الزام به تنظیم سند رسمی به استناد هبه نامه عادی و شهادت شهود و تنفیذ آن اقدام نماید
و از نظر مالکیتی ملک متعلق به پدر میباشد و میتواند هر گونه دخل و تصرف مادی و حقوقی در آن انجام بدهد و اگر وراث موافقت نکردن جهت تنظیم سند برای خود پدر یا هرکسی که ایشان صلاح دونستند باید شکایت فوق الذکر که مطرح کردم را انجام بدهند
در انتها به مواد قانونی مرتبط به سوال شما هم جهت درک بهتر اشاره میکنم که مطالعه آنمیتونه کمک بهتری به شما بکنه
ماده 10 قانون مدنی
قراردادهای خصوصی نسبت به کسانی که آن را منعقد نمودهاند در صورتی که مخالف صریح قانون نباشد نافذ است.
ماده 795 قانون مدنی
هبه عقدی است که به موجب آن یک نفر مالی را مجاناً به کس دیگری تملیک میکند، تملیک کننده واهب، طرف دیگر را متهب، مالی را که مورد هبه است عین موهوبه میگویند.
ماده 798 قانون مدنی
هبه واقع نمیشود مگر با قبول و قبض متهب اعم از اینکه مباشر قبض خود متهب باشد یا وکیل او و قبض بدون اذن واهب اثری ندارد.
ماده 800 قانون مدنی
در صورتی که عین موهوبه در ید متهب باشد محتاج به قبض نیست.
ماده 802 قانون مدنی
اگر قبل از قبض واهب یا متهب فوت کند هبه باطل میشود.
ماده 803 قانون مدنی
بعد از قبض نیز واهب میتواند با بقاء عین موهوبه از هبه رجوع کند، مگر در موارد ذیل:
1- در صورتی که متهب پدر یا مادر و یا اولاد واهب باشد.
2- در صورتی که هبه معوض بوده و عوض هم داده شده باشد.
3- در صورتی که عین موهوبه از ملکیت متهب خارج شده یا متعلق حق غیر واقع شود خواه قهرا مثل اینکه متهب به واسطه فلس محجور شود خواه اختیارا مثل اینکه عین موهوبه به رهن داده شود.
4- در صورتی که در عین موهوبه تغییری حاصل شود.
موفق باشید
باسلام
اگر در مبایعه نامه ای محتوا در دو طرف یک برگه نوشته بشود(ادامه ص اول در پشت برگه نوشته شود) ، آیا در این صورت مشکلی نخواهد داشت؟
سلام مشکلی نداره ولی ولی واسه اطمینان خودتم یه نسه داشته باشی بهتره اگه کد رهگیری داشته مورد نداره ولی اگه کد رهگیری نداشته باشه خوب این ممکنه مشکل ساز باشه
با عرض سلام خدمت وکلای محترم
در سال ۷۰ منزلی را بصورت دو طبقه که طبقه زیر آن کارگاه میباشد را نو سازی کردیم بطوریکه نمای آن سنگ کاری شده و دیوارهای منزل بسیار قطور بوده و کف و سقف آن پر از آهن آلات بوده و پشت بام ایرانیتی هست.در مجموع ساختمان زیبا و بسیار محکمی میباشد.حال با این وجود باز هم قصد داریم تا تا تمام قسمت های درون و ظاهر آن را نوسازی نماییم.در نهایت پس از انجام این موارد و با این تفاصیل منزل ما کلنگی به حساب میآید یا نیمه کلنگی و یا… ممنون میشم در این زمینه منو راهنمایی کنید.سپاس
سلام خب این این ملک از لحاظ بنا و پی ساختمان کلنگی محسوب میشه ارتباطی با ظاهر اون نداره
با سلام
بنده مبایعه نامه ای(فروش نامه دستدارمی) را در برگه ای کوچک (تقریبا مقداری کوچکتر از نصف برگه آچار بخاطر آنکه قسمتی از آن برگه چاپی بوده) و بصورت پشت و رو و با امضا و اثر انگشت و حتی مهر فروشنده و بنده نوشتیم.ایا این کوچکی مبایعه نامه برای من عیب و ایرادی ایجاد نمی کند؟
سلام
موضوع معامله در چ موردی؟